آخرین عناوین
پربیننده ترین عناوین
|
بازی های زن خیانتکار با پرونده قتل مردی که با او ارتباط داشت
ایران نوشت: 12 مردادماه سال 90 رهگذری هنگام عبور در بیابانهای اطراف شهریار جسد مرد جوانی را که لابهلای پتویی پیچیده شده بود، دید و پلیس را در جریان قرار داد.
ایران نوشت: 12 مردادماه سال 90 رهگذری هنگام عبور در بیابانهای اطراف شهریار جسد مرد جوانی را که لابهلای پتویی پیچیده شده بود، دید و پلیس را در جریان قرار داد. مأموران وقتی بالای سر جسد رسیدند با دیدن آثار کبودی روی گردن قربانی، پی بردند جنایتی رخ داده است.تحقیقات پلیسی نشان داد قربانی حسن نام دارد و از مدتها پیش با زنی به نام سمیه رابطه پنهانی داشته است. سمیه در همان بازجوییهای نخست رازگشایی کرد و گفت: شوهرم به نام ناصر در میدان میوه و ترهبار کار میکند و بیشتر شبها آنجا است. وی وقتی به رابطه من و حسن پی برد ما را نزد پلیس لو داد و هر دو بازداشت شدیم و پس از مدتی از زندان آزاد شدیم.
قهرمان و ناصر دستگیر شدند و هر دو پذیرفتند حسن را به قتل رساندهاند.با این افشاگری، قهرمان و ناصر در شعبه 84 دادگاه کیفری محاکمه و به خاطر قتل هر دو به قصاص نفس محکوم شدند. زن جوان نیز به خاطر معاونت در قتل با 10 سال زندان روبهرو شد. در این مرحله قهرمان به حکم قصاص خود اعتراض کرد و ادعا کرد در قتل دخالتی نداشته است و شهروز برادر ناصر در این جنایت شرکت داشته است.ادعای قهرمان درحالی مطرح شد که سمیه نیز حضور نداشتن وی در صحنه قتل را تأیید کرد و همین کافی بود تا قضات عالیرتبه شعبه 16 حکم قصاص را نقض و پرونده را برای بررسی دوباره به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال کنند. قضات شعبه دهم، پرونده را برای تحقیق دوباره به دادسرا ارسال کردند. بدینترتیب، شهروز احضار و تحت بازجویی قرار گرفت.
در ابتدای جلسه ناصر گفت: من قتل را قبول ندارم. قهرمان با من تماس گرفت، گفت به باغ بیا وقتی آنجا رفتم دو خودرو داخل باغ بود در یکی از آنها را باز کرد ناگهان جسد حسن را دیدم که پتو روی آن انداخته بود از من خواست که پشت سرش بروم و او را به باغ برگردانم. با خودروی خودم پشت سر خودروی مقتول حرکت کردیم. در بیابانهای اطراف شهریار رهایش کرد و سوار خودرویم شد و به باغ برگشتیم. قهرمان نیز ادعای عجیبی کرد و گفت: وقتی به باغ رفتیم، ناصر و سمیه را برای آشتی دعوت کردم اما آنها به من گفتند که شهروز نیز میخواهد اینجا بیاید. خواستند که تنها باشند من باغ را ترک کردم، من وقتی آمدم، سمیه به من گفت که ناصر و شهروز با هم حسن را خفه کردهاند. آنها از من خواستند که قتل را به گردن بگیرم و وعده دادند وکیل میگیرند و رضایت اولیای دم را بدست میآورند. سمیه نیز که در این پرونده اتهامش معاونت در قتل بود، در آخرین دفاع، اینبار باز ادعاهای عجیبی کرد و گفت که عمویش بیگناه بوده و برادرشوهرش در قتل دخالت داشته است.بنابر این گزارش، در پایان سه قاضی عالیرتبه با هم وارد شور شدند تا رأی نهایی را صادر کنند. ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000292393
working();
|
working();
|
« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما » هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد